مشق عشق
زیر فواره ی اسمت تو خود معجزه هستی مثل قصه ها می مونی. طلا گم می شه نمی گم مثل طلا می مونی. من صمیمی ام با چشمات تو ولی غریبه با من گاهی وقتا هم تو هستی هم مثل شما می مونی.من سرگردون تو یک شب کشتی چشات نجات داد.حسی اون موقع به من گفت مثل ناخدا می مونی.یک روز ابر و مه گرفته یک روز آفتابی و گرمی.پیچ و خم داره حضورت مثل ماجرا می مونی.روح موج مهربونیت میشه رفت تا شهر ابرا.اینقدر پاک و بزرگی مثل بچه ها می مونی تو علامت سوالی یا یک مکث معکوس تو شبیه به چه تو مثل چرا می مونی.تو مثل بادبادی که بعد چند سالی اسارت زیر بارون می ره بالا ومی شه رها می مونی. خواستن تو سادس اما داشتن تو خیلی سخته دل صاف باید بخوادت چون مثل دعا می مونی.مثل عکس یادگاری تو قاب عکس چوبی همیشه کنارمونی ولی بی صدا می مونی. <<<<<<<<<< دوشنبه در کمین است. آماده باشید. روی آن شیشه ی تب دار تورا ها کردم. اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم.شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد.شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم. ########## آرزو دارم دلت از غصه ها خالی بشه سهم تو از زندگی یک عمر خوش حالی بشه. ########## یک جا شندیم دوست داشتن دل می خواهد نه دلیل.پس دوستت دارم بدون دلیل. ########## نون و پنیر و شلغم جفتک بزن تو قلبم. ########## با من که شکسته ام راه بیا.بالی بگشا وگاه و بی گاه بیا.آزرده مشو بیا گناه از من بودگفتم که مقصرم تو کوتاه بیا. ########### عشق تنها مرضی است که انسان از آن لذت می برد. ########### تا دوشنبه چیزی بیش نمانده است. شوخی سلام من دارم هفته ی دیگر نامزد می کنم. یک مهمونی کوچیکه اگه بیاید خوش حال می شوم. لطفا گل یا کادو نیارید فقط یک نفر رو بیارید من باهاش نامزد کنم. ////////////////////// اگر می تونستم مجازاتت کنم مجبورت می کردم همان اندازه که تورا دوست دارم دوستم داشته باشی. //////////////////////// زندگی ریاضیست:خوبیها را جمع کنیم,شادی ها را ضرب کنیم,دعوا ها را کم کنیم,نفرت ها را زیر رادیکال ببریم,عشقها را به توان برسانیم. //////////////////////// عشق سر کاریه؛محبت تظاهره؛وفا مرده؛عهد و پیمان دلخوشیه؛مهر مدزسه ها باز می شه!!!! /////////////////////////// صبرکردن درد ناک است و فراموش کردن دردناک تر ولی دردناک تر از این دو آن است که ندانی صبر کنی یا فراموش. //////////////////////////// منتظر باشید انتظار به سر می رسد. Love ای معنای انتظار یک لحظه بایست و یک جمله بگو تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟ .............................. من که هر شب تا سحر قصه ی عشقو تو گوشت می خونم بازم افسانه ای افسون نمی شی تو بزرگی مثل دنیای خیال آدما.دل زخمی ناله ی دشت بلا.نکنه غصه ی لیلی رو داری واسه این قصه ها مجنون نمی شی؟ ............................... شمع می سوزد و پروانه به دورش نگران. ما که می سوزیم و پروانه نداریم چه کنیم؟ ................................ سه تا ستاره تقدیمت می کنم.یه ستاره پر بوسه که دلم بی تو نپوسه. یه ستاره پر امید واسه هر کی تو رو دید. یه ستاره پر رویا چه قشنگه با تو دنیا. ................................ در پشت حیاط خلوت عشق یک جمله ی زیبا بود:غفلت ز محبتها غم آرد و تنهایی. ................................. تو زندون قلبت اینقدر شلوغ می کنم اینقدر همه جا رو به هم می زنم تا من رو به انفرادی قلبت بفرستی. ................................. منتظر داستانها و smsهای جدید باشید. چیستان سلام به چیستان ها پاسخ دهیدولذت ببرید!!!! هفته ی آینده,همین جا,همین ساعت,منتظر پاسخ ها باشید... 1)21 نفر بالای پلی بودند.علی هم زیر پل. علی از پایین می شنود کسی میگوید:احمد هلم نده!وان مرد از پل پایین می افتد. علی سریع بالا میرود تا با احمد دعوا کند.او بدون هیچ حرفی با احمد گلاویز می شود. سوال: علی چگونه احمد را تشخیص میدهد؟ 2)مردی با وانت از زیر پلی عبور می کنداما به علت بارش از زیر پل نمی تواندعبورکند.ولی اگر تا فردا صبح صبر کند توان عبور را دارد. سوال:بار او چیست؟ چندsms قلب من به قلب تو خورده گره.نکنه ناز کنی باز کنی این دوگره. اولین چیزی که بهش دل بستم توبودی!بی تو آروم و قرار نداشتم تورو می خواستم!حتی گریه میکردم!!! . . . . دوستت دارم پستونک!!! از فرش فروشی مزاحمتون می شم.اجازه می دید دلمو فرش زیر پاتون کنم؟تا هیچ جا به جز دل من پا نگذاری؟ Sms یک توپ دارم قلقلی موهای سرم فرفری.sms جدید نداشتم,سرت کلاه گذاشتم. Sms love مصراعی از قلب من با مصراعی از قلب تو می شود شاه بیتی در دفتر دیوان عشق. Smslove کاش تو چای بودی و من قند!خودم رو فدات می کردم.تا تلخی روزگار رو حس نکنی! Smslove میگن خنده ربطی به مرک نداره.اما تو بخند تا من برات بمیرم. *>
من و تنهایی و تاریکی و یک شمع روشن.... خدایا نکند بادی بیاید.. این روزا روزای بدی هستند همش تو فکرم چرا آخه چرا معشوقم کس دیگه ای رو دوست داره؟چه تلخ بود ثانیه ای که گفت به من فکر نمی کنه اشک می خواست از چشمانم جاری بشه ولی نشد... چون می خواستم بهش بفهمونم دیگه دوستش ندارم .اما هیچ کس نمیدونه تو دلم چی میگذره اون دیگه رفت چون مطمئن شد دیگه دوستش ندارم.دلم می خواد بهش بگم توی قلب کوچکم نام تو را دفن کردم توی قلب کوچکم نام تو را دفن کردم ...... حالا میخوام تو بهم بگی چیکار کنم؟ بسوزم یا بسازم؟ اشک هایم را چه کار کنم؟ نو آرامم کن و فقط بگو چه کار کنم.
