سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشق عشق

دوستان اگر نمی توانستید عکسی را 

مشاهده کنید راست کلیک کرده و گزینه show picture را انتخاب کنید باتشکر   

نظر یادتان نرود...


نوشته شده در شنبه 88/12/22ساعت 4:59 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

عکس,عکس عاشقانه,عکس دختر,عکس جدید,عاشقانه,عکس داغ,عکس,عاشقانه,عکس love,love pic,عکس                                                

                                                     

            

                mnr                                       

mnr                              

mnr                                         

        

 


نوشته شده در پنج شنبه 88/12/20ساعت 4:32 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

کارت پستالادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 88/12/19ساعت 7:46 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |
عشق از دید یک ریاضیدان : عشق یعنی دوست داشتن بدون فرمول
جمله عاشقانه : آه عزیزم به اندازه ی سطح زیر منحنی دوست دارم

عشق از دید بقال سرکوچه : والا دوره ی ما عشق .. نبود ننمون رفت واین سکینه خانوم رو واسمون گرفت
جمله عاشقانه : سکینه شام چی داریم….

عشق از دید اصغرکاردی در زندان : مرامتو عشقه ، عشقی
جمله عاشقانه : چاقو خوردتیم لوتی

عشق از دید یک دختر دانش آموز : آه عزیزم کاش الان پیشم
بودی، بغلم میکردی ، سرمو میزاشتی رو شونه هات …
جمله عاشقانه : دوست دارم عزیزم

عشق از دید مادر بزرگم : این حرفهای بد رونزن ، راستی این دختر
اقدس خانوم خیلی دختر خانوم و با کمالاتیه ، تازه تحصیلکرده هم هست …
جمله عاشقانه : بریم خواستگاری..

عشق ازدید … (خودتون میفهمید از دیدکی)عزیزم تو که عاشقمی پس
چرا هزینه ی عمل کردندماغمو نمیدی … ، واسه ناهار بریم رستوران سالی
بادوستش هم قراره بیاد ، دوست سالی واسش یه ماتیز خریده ( به قول بعضی
ها دوو منگل) تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوست دارم حتی یه
پراید بخری
جمله عاشقانه : عزیزم گوشی سونی میخوام و … راستی دوستهم دارم

عشق از دید کسی که باراوله که عاشق میشه : عزیزم باور کن حتی یک
لحضه بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، تو واسم همه ی دنیا هستی …
جمله عاشقانه : فدات شم عزیزم خیلی خیلی دوست دارم

عشق از دید کسی که بار اولش نیست : عزیزم خیلی دوستدارم ، باورکن به خاطر تو شبها با پای برهنه میخوابم
جمله عاشقانه : آه عزیزمدیرم شده باید برم

عشق از دید یک راننده : رادیات ( رادیاتور) عشق من از برایت جوش
آمده ، باور نداری بر آمپرم بنگر
جمله عاشقانه : عزیزم دوست دارم… بو بوبوغ

عشق از دید بعضی ها : آه خدا یعنی میشه بیادخواستگاریم …
جمله عاشقانه : یا شابدالعظیم ???? تومن نذرت میکنم بیاد خواستگاریم

عشق از دید اراذل و اوباش : عشق .. سیخی چند ، برو بچه سوسول دلتخوشه ، خونه خالی نداری …
جمله عاشقانه : بوبوغ … خانوم بیا بالاخوش میگذره

عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده : عشق یعنی کشک
جمله عاشقانه : برو کشکتو بساب

عشق از دید بابام : آخه پسر عشق واست نونو آب میشه … حالا بگو
ببینم پدرش چیکارست ؟
جمله عاشقانه : برو با دختر حاج آقا ازدواج کن

عشق از دید دختر .. : آه … خدای من یعنی میشه بدون اینکه بابام بفهمه من عاشق بشم
جمله عاشقانه :آه … خدای

ـ عشق ازدید ما میم : وا مگه تو امسال کنکور نداری ، عشق واسه بعد ،
مگه تو امسال فلان نداری ،عشق واسه بعد ( جمله عاشقانه : جملات عاشقانه ای هنوز بیان نشده )

ـ عشق از دید شما : …….. اگه دوست داشتین تو نظرات بگی
نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 7:54 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:37 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |


نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:25 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:15 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |
از زمینم از خاک

جنسم از جنس غبار و خاک است

ریشه در عمق زمین دارد این جان و تنم

این زمین است چه خاکی و فروتن فرش در زیر قدمهای غرور

فصل ماندن در خاک فصل طوفانی سالهای دراز اغاز ،گم شدن در خود خویش

زندگی ، انسان و تولد ، دو سه واژه ، تهی از هر معنی که به رنگ ابیست ، آه چه رنگش خاکیست !!!

باز یادم آید ، آن همه سال ِ دراز که گذشت همچون باد ، تکه ای بود در بطن ِ تنم ،  تپشی داشت و رازهای نهان ، که به لبخند گلی یا که رنگی زیبا ، نقش بر صورت ِ  زیبای طبیعت که سر از خاک ، برون می آورد ، شاد و خندان می شد و چه ساده می کاشت بذر مهر و عشق را بر دلها ...

اندک اندک که همان فصل ِ  شروع به نیمه ، رسید این تن ِ خاکی بود که نگاهش چرخید به ان سوی زمین که فلکش نامیدند و به رنگیست دگر از رنگ زمین ، قصد ِ پروازش بود و چه زیبا می دید که اگر می شد پروازی کرد در آنجا ...

و در این هنگام بود که همان تکه ی پر راز و نیاز تپشش باز گرفت و چه زیبا فصل آغاز  ِ وجود ، پایان یافت و فصلی دگر از راه رسید که به آن فصل شکوفایی تن باید گفت و در این فصل ، تن دید که چه راحت می شد پای از خاک به افلاک گذاشت و چرا گم شده بود در خود خویش !!!

باز هم این تن خاکی ، پر تلاش و زیبا راه آسمان ، پیش گرفت ، سینه مالآمال بود از عشقی به رنگ آبی ، گویی از رنگ زمین در اینجا هیچ نبود ، اندک اندک تن بود که چه زیبا می دید راه پیدا شدن خویشتن خویش ،  ره دراز است و زندگی هم ، چون رودی جاری ...

 

راه پر پیچ و خم است تا که این فصل بپایان برسد و بیاید فصل زیبای تولد با عشق ، مانده تا این تن خاکی پیله اش را بدرد و ببیند هر چه رنگ آبیست و همان تکه ی پر راز و نیاز که تپش دارد در بطن وجود ، خود نشانت بدهد که دگر باز چگونه و چطور می شود از خاک به افلاک رسید

 

راه افلاکی ِ عشق از ره خاک و زمین می گذرد ...

 


نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:7 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

خبر به دورترین نقطه جهان برسد


نخواست او به من خسته بی گمان برسد


شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت


«کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد »


چه می کنی که اگر او را خواستی یک عمر


به راحتی کسی از راه ناگهان برسد


رها کند برود از دلت جدا باشد


به آنکه دوست تراش داشته!!! به آن برسد


رها کنی بروند تا دو پرنده شوند


خبر به دورترین نقطه جهان برسد


گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری


که هق هق تو مبادا به گوششان برسد


خدا کند که نه ...!! نفرین نمی کنم که مبادا


به او که عاشق او بودم زیان برسد


خدا کند که فقط این عشق از سرم برود


خدا کند که فقط آن زمان برسدرسد...!!!


نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:6 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |

خدایا از این دنیا خسته شده ام

از این نامهربانی ها خسته شده ام

هر شب چشمانم خیس است

هر شب در خواب دعا میکنم خدا یا مرا در خواب بمیران....

تا در هنگام مرگ چشمانم دنیا را نبیند ...

تا که مردنم را کس نفهمد… کس نبیند…

برای نجاتم تلاشی نباشد…

از این زندگی خسته ام

خستگی من ناشکری خدا نیست…

از روی غرور نیست…

از دست این زمانه خسته ام

امید هنوز در وجودم زنده ست…

اما امید به چه ؟ به که ؟

...

انگار در قلب غم زده من... قلب همیشه پر از درد من ...

غوغایی شده ... کسی وارد شده ؟؟!!

اما نه! ... چه کسی میتواند از حصار دلتنگی هایم بگذرد

چه کسی میتواند شریک دلتنگی های من شود...

نه ! من نمیخواهم کسی را در این دنیای خود شریک کنم

در دنیایی که حتی یکبار، فقط یکبار بر روی من لبخند نزد ...

نمیخواهم کس دیگری را به اندازه خود دلتنگ ببینم

اه خدایا مرا ببخش … ! مرا که …

مرا ببخش که قلبم را ...


نوشته شده در چهارشنبه 88/12/12ساعت 5:2 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |
   1   2   3   4   5   >>   >

کد آهنگ جدید

پخش موزیک آنلاین