مشق عشق
ای دوست برو خدا نگه دارت باشد.فانوس دلم چراغ راهت باشد.تا جام اجل نکرده ام نوش هرگز نکنم تورا فراموش. .............................. سیب سرخی را به من بخشید و رفت.ساقه ی سبز مرا او چید و رفت.عاشقی های مرا باور نکردعاقبت بر عشق من خندید و رفت. اشک در چشمان گرمم حلقه زد بی مروت گریه ام را دید و رفت. چشم از من کند و از من دل برید حال بیمار مرا فهمید و رفت. با غم هجرش مدارا می کنم گر چه بر زخمم نمک پاشید و رفت.
نوشته شده در یکشنبه 88/11/11ساعت
1:9 عصر توسط کیمیا جون یک دختر تنها نظرات ( ) | |